نظریه های روان درمانی
تاریخچه - چارچوب نظری - کاربرد

نظريه‌ي يادگيري اكتشافي (برونر)

وي انسان را موجودي انديشه‌ور ، آفريننده و دانش‌پژوه مي‌شناسد . روش او در مسايل يادگيري گزينشي يا التقاطي است . او مي‌خواهد بداند مردم با اطلاعات و معلومات خود چه مي‌كنند و چگونه از معلومات نظري و مجرد پا فراتر مي‌گذارند و به بينش كلي يا ادراكي كه به آنان شايستگي مي‌دهد دست مي‌يابند .
او از آزمايش‌هاي خود چنين دريافت كه يادگيرندگان همواره پاسخ‌هاي خاصي را با محرك‌هاي معيني ارتباط نمي‌دهند . يادگيري از نظر او مبتني بر هدف‌جويي است .به عقيده‌ي او تنها سايق‌هاي حيواني فرد را وادار به فعاليت نمي‌كنند بلكه نيازهاي نخستين ديگر مانند كنجكاوي ، علاقه و ادراك او را وادار مي‌كند .برونر ، با انتقاد از روانشناسان به ويژه رفتارگرايان تصريح مي‌كند كه به جاي توضيح و تشريح يادگيري به گونه‌اي ماشين‌وار ، بهتر است بدانيم كه كودك نخست راه‌هاي ساده نيل به هدف را مي‌آموزد ، آن‌گاه به كسب اطلاعاتي كه با هدف‌هايش ارتباط دارند ، مي‌پردازد ، سرانجام معلومات سازمان‌يافته و با هدف را تعميم مي‌دهد و به صورت معرفت كلي براي انجام منظورهاي خود به كار مي‌برد .در واقع فرد به ياري ساخت نمونه‌ها ، نه تنها اطلاعاتي به دست مي‌آورد بلكه پيشگويي مي‌كند و به طبقه‌بندي هم مي‌پردازد . روی ادامه مطلب کلیک کنید...


ادامه مطلب ...

روانشناسي انسان‌گرايي باتوجه به فلسفه‌ي وجودگرايي به پژوهش‌هاي فراواني دست زد و در مقام مخالفت با رفتارگرايي بر آمد . مفاهيم مربوط به شكوفايي(ACUALIZATION) بلوكه هاي اساسي رويكرد انسان گرايي راجرز را مي سازند.به طور كلي مي توان گفت كه شكوفا ئي يك پديده بيولوژيكي در ارگانيسم است كه گرايش فعال در جهت شكوفا ساختن خود است. از نظر راجرز شكوفايي دو گونه است: گرايش شكوفا سازي كليGeneral Actualizing Tenedencyكه در تمامي موجودات زنده وجود دارد ويگ گرايش ذاتي در ارگانيسم براي رشد تمامي توانائيهايش به طوري كه در خدمت حفظ و يا ارتقاء ارگانيسم باشد.

 

ظهور روان شناسی انسان گرایی
همانند دیگر جنبشها در روانشناسی نوین به نظر می‌رسد که روح زمان موجب می‌شود که اندیشه‌های پیشایند به یک جنبش واقعی تبدیل شود. روانشناسی انسان گرایی ظاهرا بازتابی از ندای ناآرامی و نارضایتی جوانان سالهای دهه 1960 علیه جنبشهای ماشین گرایی و ماده گرایی فرهنگ معاصر غرب بود. جنبش روانشناسی انسان گرایی به وسیله تاسیس مجله روان شناسی انسان گرایی ، در سال 1961 ، انجمن روان شناسی انسان گرایی امریکا در سال 1962 و شعبه روانشناسی انسان گرایی انجمن روان شناسی امریکا در سال 1971 قوام یافت، اما برخلاف تمامی سمبلها و خصائص یک مکتب فکری ، روانشناسی انسان گرا عمدا یک مکتب نشد. این قضاوت خود روانشناسان انسان گراست که با گذشت سه دهه از آغاز جنبش در گردهمایی سال 1985 که برای بحث درباره ماهیت این رشته تشکیل شده بود، بیان داشتند.


ادامه مطلب ...

اساس نظريه شناختي را قانون تعادل رواني تشکيل مي دهد. بنابراين هر انساني در تلاش است تا کل وجود او از نظامي متعادل وپايدار برخوردار باشد. ولي يادگيري يعني مواجه شدن با آنچه تا به حال ناشناخته بوده است تعادل فرد رابهم زده زمينه ايجاد تعادلي جديد را در او فراهم مي کند.پس در نظريه شناختي يادگيري فرايندي است که باعث فروپاشيدگي تعادل فعلي فرد مي شود واو ميکوشد تابه يک تعادل رواني تازه دست پيدا کند.(سعادت،183:1383)

گشتالت : وضع و شكل يا هيأت كل ، تصوير كلي سازمان‌يافته و شناخته شده .
فرد مي‌كوشد موجودات مادي را به صورت و هيأت كل درك كند ، يا به آن‌ها معنا و مفهومي سازمان‌يافته بدهد و در آن وحدتي به وجود آورد .
 در روانشناسي گشتالت ؛ پي بردن به ادراكِ ارتباط است كه موجب رفتارِ معنادار مي‌شود .


ادامه مطلب ...

توجه روانکاوی به ادبیات و هنر و سپس به نقد هنری به رغم مباحث بسیاری که به ویژه نظریه ها و برداشت های فروید و شاگردانش ایجاد کرد و مناقشات طولانی را دامن زد، تحول عمیقی را نیز در پی داشت که عرصه نقد را به کلی دگرگون کرد. این ارتباط میان روانکاوی و هنر از اصلی ترین جریانات نقد هنری و ادبی در طول یک سده اخیر محسوب می گردد

نقد روانشناسی تقریباً همزاد خود روانشناسی است. زیرا از همان آغاز فروید در فعالیت های خود بخشی را به بررسی ادبیات و هنر اختصاص داد. بنابراین مطالعات ادبی و هنری و روانشناسی عمری بیش از یک صد سال دارد. فروید با برگرفتن برخی از مضامین و اسطوره های ادبی همچون اودیپ، کوشید تا نظریات انتقادی خود همچون عقده اودیپ را مطرح کند. بنابراین، او منابع ادبی و هنری را سرچشمه هایی برای شناسایی و پرداختن به روانشناسی خود می پنداشت. به بیان دیگر، ادبیات و هنر نیز در رشد و توسعه روانشناسی و روانکاوی نقش عمده ای ایفا می کنند. به همین دلیل است که در دوره تکوین روانشناسی و روانکاوی تا این حد ادبیات و هنر حضور دارند. در نتیجه نمی توان نقش ادبیات را در کشف بزرگ ضمیر ناخودآگاه نادیده انگاشت. البته دامنه مطالعات روانشناسی فقط به ادبیات و هنر محدود نمی شود، همانگونه که نقد ادبی و هنری نیز به مطالعات و نقد روانشناسی محدود نمی گردد، اما تعامل این دو با یکدیگر تاثیری عمیق و غیر قابل انکاری بر هم داشته است. چنانکه نقشی که روانشناسی در نگرش به انسان و فرهنگ و نقد آنها داشته است، در تحول از نقد سنتی و سپس پوزیتیویستی به نقد نو، غیرقابل انکار بوده است.



ادامه مطلب ...

يادگيري اساس رفتار افراد را تشكيل مي‌دهد از طريق يادگيري فرد با محيط آشنا مي‌شود، چگونگي بروز عواطف را مي‌آموزد و عقلانيت خويش را توسعه مي‌بخشد. توجه به «اصول يادگيري» در فعاليت‌هاي تربيتي شرط اساسي موفقيت استادان است.

 
يادگيري معنادار كلامي (آزوبل)منظور از يادگيري معنادار كلامي اين است كه محركي يا مفهومي در ساخت شناختي يادگيرنده داراي سابقه باشد ، اما اگر مفهوم يا انديشه‌اي لفظ به لفظ آموخته شود و داراي سابقه ذهني نباشد آن را يادگيري طوطي‌وار مي‌نامند .براي اين‌كه درس معلم موفقيت‌آميز باشد ، بايد به ساخت شناختي يادگيرندگان پي برد ، براي انجام اين منظور بايد به وسيله‌ي آزمون‌هاي معلوماتي و سوابق تحصيلي (تشخيصي) حدود معلومات دانش‌آموزان را قبلاً تعيين نمود و پس از آن بايد قبل از آغاز درس جديد از پيش سازمان‌دهنده بهره گيرد (براي ارتباط دادن مواد درسي جديد با معلومات گذشته) كه اين هرچه كلي‌تر ، گوياتر و پرمعناتر باشد ، به درك و يادگيري شاگردان ياري بيشتري مي‌رساند .آزوبل همچنين معتقد است كه عوامل انگيزشي و نگرشي به طور مستقيم در پيشرفت يادگيري دريافتي و حفظ و نگهداري مطالب مؤثر است لكن در فرآيند يادگيري دخالتي ندارند فقط با بالابردن ميزان توجه ، كوشش و آمادگي ، موجب تسريع و تسهيل يادگيري مي‌شوند.


ادامه مطلب ...

قدیمی‌ترین فرمول‌بندی نظریه اسناد را می‌توان در کارهای فریتس هایدر که به عنوان پدر اسناد از او نام برده می‌شود مشاهده کرد. هایدر در سال 1958 کتاب "روان‌شناسی روابط میان‌فردی" را منتشر کرد و نخستین گام را در پاسخ به این سوال که مردم برای درک علل رفتار خود و دیگران چه تبیین‌هایی به کار می‌برند، برداشت. از نظر هایدر همه مردم در زندگی روزمره مانند دانشمندان عمل می‌کنند و برای درک افراد پیرامون خود یا به عبارت دیگر محیط اجتماعی خویش از همان اصول علی و منطقی استفاده می‌کنند که دانشمندان برای فهم دنیای فیزیکی به کار می‌گیرند. افراد رفتارهای دیگران را مشاهده، تحلیل و تبیین می‌کنند. این تبیین‌ها اسناد نامیده می‌شوند.

هایدر برای توصیف چگونگی استفاده از علیت در اسنادهای روزمره، از منطق استفاده می‌کند. اگرچه برای رویدادهای مختلف تبیین‌های فراوانی وجود دارد اما می‌توان آن‌ها را به دو دسته اساسی تقسیم کرد:
1-       اسناد شخصی یا درونی
2-      اسناد موقعیتی یا بیرونی.
ما در پیش‌بینی رفتار دیگران ابتدا می‌کوشیم میان تاثیرات محیطی و تاثیرات درونی تمایز بگذاریم. طبق گفته هایدر، بیشتر مردم برای درک رفتار دیگران یکی از تبیین‌های زیر را به کار می‌گیرند:


ادامه مطلب ...

نظريه يادگيري اجتماعي مفاهيم رفتاري وشناختي را ترکيب و هماهنگ مي کند وبر کيفيت متعامل عوامل تعيين کننده شناختي،رفتاري ومحيطي تاکيد مي ورزد . اين نظريه يک نظريه رفتاري است وتا حدودي از اصول شرطي شدن کلاسيک وموثر نشات مي گيرد . اين نظريه هم چنين مبتني است بر فرايند يادگيري مشاهدهاي از طريق الگو سازي وتقليد. البرت باندورا روان شناس رفتاري برجسته دانشگاه استانفورد ، بر اين باور است که معرفت پذير ابتدا به مشاهده ديگران مي پردازد و تصويري ذهني از رفتار ونتايج آن ها بدست مي آورد. آنگاه نظاره گر،رفتاري را آزمايش مي کند.اگر نتايج مثبتي را به بار آورد تکرار خواهد کرد ولي اگر نتايج منفي حاصل شود رفتار تکرار نخواهد شد در روش يادگيري اجتماعي همچنانکه افراد بر محيط خودشان اثر مي گذارند محيط هم به نوبه خود بر چگونگي انديشيدن و رفتار آنان اثر مي گذارند

«اگر مردم مجبور بودند برای تصمیم‌گیری در مورد این که چه کاری انجام دهند فقط بر روی تاثیرات اعمال گذشته خودشان تکیه کنند، یادگیری به طور فزاینده‌ای وقتگیر و طاقت‌فرسا می‌شد.
خوشبختانه اغلب رفتارهای انسانی به طور مشاهده‌ای و از طریق مدل‌سازی فراگرفته شده‌اند: فرد از طریق مشاهده دیگران، ایده چگونگی انجام رفتارهای تازه را شکل می‌دهد. در موقعیت‌های بعدی، این اطلاعات رمزی به عنوان راهنمایی برای عمل، در خدمت فرد خواهد بود.»
آلبرت بندورا، نظریه یادگیری اجتماعی، 1977


ادامه مطلب ...

مدل طراحی آموزش که عموماً امروزه برای توسعه آموزش استفاده می شود، رویکرد  (تحلیل، طراحی، توسعه، کاربرد و ارزشیابی) است. این مدل که مبتنی بر رویکرد رفتار گرایی است، با اهداف قابل اندازه گیری، امکان اندازه گیری عملکرد دانش آموز در انتهای دوره را فراهم می آورد. تاکید بر رفتار گرایی دارای فوایدی در آموزش الکترونیکی  است. هنگام طراحی آموزش الکترونیکی ، بیان کردن اهداف و انتظاراتی که از دانش آموز در پایان دوره می رود مطلوب است. یادگیرندگان آموزش الکترونیکی ، ولو اینکه تمایل به خودجوشی و خود رهبری داشته باشند، می خواهند بدانند که چه انتظاراتی از آنها در پایان واحد آموزش می رود و اینکه رسیدن به تسلط در آن چگونه ممکن است. آشکار است که اهداف آموزشی که به خوبی توصیف شده اند، راهنمای خوبی برای دانش آموزان در مورد اینکه چه چیزی باید یاد بگیرند هستند و همچنین می توانند نوعی تعامل یادگیرنده – مربی ( از آنجا که مربی تدوین کننده اهداف برای یادگیرنده است) ایجاد کنند و یا تعامل یادگیرنده – محتوا (از آنجا که اهداف آموزشی بخشی از محتوا هستند) را خلق نمایند.



ادامه مطلب ...
جمعه 7 مهر 1391برچسب:روانشناسی ,روانكاوی,فروید ,, :: 11:47 :: نويسنده : نصرت نوجوان
روانشناسی به عبارتی دانش كاركردهای ذهن شامل شناخت هوش و... به روشی علمی و مبتنی بر تحقیقات علمی است و به عبارتی دیگر روانشناسی دانش سنجش این كاركردها در بالین بیماران و در افراد سالم است. از آنجا كه روانشناسی از یك سو به ادبیات، فلسفه و از سوی دیگر به پزشكی پهلو می زند دانشی دشوار، جذاب و به غایت مفید به شمار می رود. اما در واقعیت زندگی معنای روانشناسی به این دو حیطه محدود نمی ماند و معانی و كاربردهای بسیار گوناگونی به خود می گیرد كه مقصود حقیر نیز در این یادداشت شكافتن این معانی و كاربرد ها است نه آن تعاریف علمی و استاندارد.
مثلاً وقتی آقای روانشناس در مشاجره ای با همسرشان كه صد البته برای روانشناسان نیز افتد و دانی _ فریاد می زنند «ای نارسی سیست نابكار این درآمد من و لباس به این قیمت؟» روانشناسی كاربردی شبیه فحش پیدا می كند. و وقتی كه در كلاس روانشناسی نشسته اید و آرام آرام گچ دیوار را با ناخن می سائید و معلم كم كم صحبت را به شخصیت آنتی سوسیال _ شخصیت ضداجتماع می كشاند و شما دست پس می كشید روانشناسی چون یك ابزار اعمال قدرت به كار رفته است.


ادامه مطلب ...
کتاب «اندیشه یونگ» نوشته ریچارد بیلسکر، که با ترجمه روان و شایسته حسین پاینده روانه بازار شده است، کتابی نیست که به تمام ابعاد اندیشه یونگ بپردازد. این عدم پردازش نه تنها معرف نقص کتاب نیست، بلکه مشخص کننده هدفمندی نویسنده است. بیلسکر در مقدمه کتاب می گوید: «نظر به اینکه کتاب حاضر یکی از مجلدهای مجموعه کتاب هایی درباره فیلسوفان است، هدف اصلی من این است که به طور خاص فلسفی ترین جزء اندیشه یونگ ـ یعنی دیدگاهش راجع به سرشت انسان را توضیح دهم. انتخاب این موضوع چندان هم حوزه بحث مرا محدود نخواهد کرد، هرچند که به همین دلیل نوشته های متعدد یونگ درخصوص نحوه روان درمانی را مورد بررسی قرار نمی دهم.» بیلسکر، عمدتا به انسان شناسی فلسفی یونگ می پردازد. 
گو اینکه یونگ انسان شناسی خود را بر پایه تجربیاتی که در روان درمانی داشت شکل داد، اما اقتضائات کتاب موجب شده است که به روان درمانی یونگ کمتر پرداخته شود. دیگر ویژگی مهم کتاب که در نسبت با جهت گیری فلسفی نویسنده قرار دارد، نسبتی است که نویسنده با آرای فروید برقرار کرده است. در این کتاب با ارجاعات متعدد به آرای فروید ـ آن طورکه در کتاب های متعارفی که به یونگ می پردازد، مشاهده می شود ـ مواجه نیستیم. نویسنده می گوید: «بسیاری از کتاب هایی که راجع به یونگ نوشته شده اند، صرفا اندیشه های او را با نظرات فروید مقایسه می کنند... در کتاب حاضر، من تا حد ممکن کمتر به فروید اشاره می کنم تا بدین ترتیب بتوانم اندیشه های یونگ را مستقل از فروید و نظریه روانکاوی شرح دهم.» نویسنده تنها در مواقعی به فروید اشاره کرده است که رأیی از یونگ مشخصا در نسبت با آرای فروید قرار دارد، نه اینکه هر جا رأیی از یونگ مطرح می کند بدیل فرویدی آن را هم مطرح کند.
 


ادامه مطلب ...

 نظريه واكنش هاي هيجاني :

 با وجود آنكه ماورر از طرفداران نظريه كاهش سايق هال بشمار مي آيد ولي خودش نيز داراي نظزيه خاصي به نام شرطي شدن اضطرابي يا واكنش هاي هيجاني است.   به ماورر يادگيري بر اساس شرطي شدن بازتابي يا شرطي شدن كلاسيك پاولف استوتر است اما نه آنگونه كه پاولف معتقد بود . به نظر ماورر شرطي شدن بازتابي پاولف بيشتر به وظايف دستگاه عصبي خود مختار و كنترل اندرو نه ها ( امعا و احشا ) و دستگاه گردش خون ارتباط دارد .
دستگاه عصبي خود مختار يا غير ارادي از دو شاخه سمپاتيك و پارا سمپاتيك كه عكس يكديگر عمل مي كنند تشكيل يافته است . شاخه سمپاتيك موجود زنده را براي مقابله با حالت هاي اضطراري آماده مي كند در صورتي كه پارا سمپاتيك براي استراحت و آرامش بكار مي رود . سالهاست كه روانشناسان دستگاه عصبي خود مختار را بعنوان عامل فيزيو لوژيك هيجان شناخته اند .



ادامه مطلب ...

از بارزترین ویژگی های کار فروید که در جهت فلسفه جدید و از همان نقطه آغاز می شود این است: «شک کردن». او با استفاده از این شک درمی یابد که به عنوان مثال فرد در خواب مصنوعی نمی تواند واقعیت را از ضد آن تمیز دهد و از آن نتیجه می گیرد که بسیاری در زندگی واقعی نیز قدرت فهم و هماهنگی با واقعیت را ندارند و برای تحمل بار سنگین آن در توهمی خودساخته یا جامعه یا ... ساخته زندگی می کنند.

 
یکی از اهداف او آن است که به فرد کمک کند همراه با او ماهیت توهم را دریابد و از آن خارج شود و خود را بازیابد تا بتواند واقعیت را آنگونه تغییر دهد که نیازی به توهم نداشته باشد. در این روش آگاهی عامل اصلی است. این آگاهی است که باید به ساحت هشیار وارد شده و توهم موجود در تصورات آن را کشف کند و واقعیت پنهان آن را دریابد. روی ادامه مطلب کلیک کنید...


ادامه مطلب ...

تحقیقات پاولف درمورد شرطی سازی چند تن ازروانشناسان شوروی را تحت تاثیرقرارداد بنابراین برخی ازآنها آزمایشهایی را اجرا کردند که شامل شرطی کردن پاسخهایی بودند که معمولا تحت کنترل ارگانیزم نیستند. برای مثال انقباض وانبساط رگها را که با استفاده ازکیسه های سرد وگرم ایجاد می شوند می توان به صدای زنگ شرطی کرد.تخله ادرار را هم می توان به صورت کلاسیک شرطی کرد. اگرهوای کافی به مثانه فرد وارد شود فشارداخل مثانه بیشترمی شود وتخلیه ادرارصورت می گیرد.اگروارد کردن هوا با یک زنگ همایند شود بعدازچند بارهمایندی زنگ به تنهایی تخلیه ادراررا فرا می خواند.

 
کلر(1969) دراین رابطه آزمایشی را شرح می دهد که طی آن ازآزمودنیها خواسته شد دست راست خود رادریک سطل آب یخ فروکنند. این کارباعث می شود دمای آن دست فورا کاهش یابد وجالب اینکه باعث می شود کاهش دما دردست دیگرنیزراحت تراندازه گیری شود. اگردست با فواصل منظم (3یا 4دقیقه) درآب یخ فرو برده شود وقبل ازهربارفروبردن زنگی نواخته شود بعد از20 بارهمایندی یا قدری بیشتر زنگ به تنهایی موجب کاهش دما دردست خواهد شد .

 



ادامه مطلب ...
در تاریخ روان شناسی نوین ساخت گرایی از دو منظر دارای جایگاه خاص و مهمی است. نخست از آن جهت که نخستین موضعگیری نظام مند علمی در روان شناسی نوین درنظر گرفته می شود و از سوی دیگر به دلیل تاثیری است که این مکتب بر مکاتب پس از خود همچون مکتب گشتالت داشته است. نام وونت در مقام پیشگام این مکتب و تیچنر به عنوان بنیانگذار آن در تاریخ روان شناسی نوین مطرح شده است. در این مقاله ابتدا به بررسی آراء و نظریات تیچنر خواهیم پرداخت. سپس به تحلیل مکتب ساخت گرایی، خدمات و انتقادات وارد برآن اشاره خواهیم کرد.
 
ادوارد بــرادفــورد تـیـچـنـر در سـال ۱۸۶۷در انگلستان چشم به جهان گشود. برای تحصیل ابتدا کالج مالورن و سپس آکسفورد را انتخاب کرد و در آنجا به مدت ۴سال به تحصیل فلسفه و ادبیات پرداخت. به علت شهرت روان شناسی وونت بدان تمایل نشان داد و به مدت ۲سال زیر نظر مستقیم وونت به مطالعات روان شناسی روی آورد. هدف او تصاحب عنوان پیشگام روان شناسی آزمایشی نوین در انگلستان بود ولی به دلیل شرایط حاکم در انگلستان این امر محقق نشد. به همین دلیل تیچنر پس از دریافت درجه دکترای خود به دانشگاه کرنل در آمـریکا رفت. سخنرانی های ماندگار او در دانشگاه کرنل به همراه تدریس جذاب وی در دانشگاه آکسفورد از او شخصیتی جذاب و تا حدودی جزم اندیش در اذهان ترسیم نموده است. مهمترین کار تیچنر در دانشگاه تدریس بود. با این وجود از طریق هدایت و جهت دهی تحقیقات و پژوهش های دانشجویان توانست دیدگاه هایش را مورد بررسی و آزمایش قرار داده و در قالب نظامی منسجم ارائه دهد. در طول ۳۵سال تدریس، استاد راهنمای بیش از ۵۰پایان نامه دکتری را بر عهده داشت پایان نامه هایی که بیشتر آنها متأثر از افکار خود تیچنر بود. وبک در توصیف شیوه تدریس و نگاه تیچنر چنین می نویسد:

 



ادامه مطلب ...

اسکینر در 20 مارچ 1904 در پنسیلوانیا به دنیا آمد و در 18 آگوست 1990 درگذشت. او دوران بچگی‌اش را «گرم و پایدار» توصیف کرده است. او هنگامی که نوجوان بود، عاشق ساختن و نوآوری چیزهای مختلف بود. او این مهارت را بعداً در تجربیات روان‌شناسی خود نیز به کار برد. اسکینر در سال 1926 از کالج همیلتون لیسانس زبان و ادبیات انگلیسی گرفت و مدّت زمانی را به کار نویسندگی پرداخت تا آن که با نوشته‌های واتسون و پاولوف آشنا شد. او با الهام از این نوشته‌ها تصمیم گرفت به کار نویسندگیش خاتمه دهد و وارد دانشکده روان‌شناسی دانشگاه‌ هاروارد شد.

اسکینر در سال 1945 به شهر بلومینگتون در ایالت ایندیانا رفت و رئیس دانشکده روان‌شناسی دانشگاه ایندیانا شد. او در سال 1948 به عنوان استاد روان‌شناسی به دانشگاه هاروارد بازگشت و تا پایان عمرش در همان جا باقی ماند. او یکی از پیشتازان رفتارگرایی بود و کارهایش تأثیرات ماندگار و گسترده‌ای در روان‌شناسی تجربی بجا گذاشته است. او همچنین مخترع جعبه اسکینر است که در آن‌، یک موش یاد می‌گیرد از طریق فشار دادن یک اهرم، غذا به دست آورد.

 



ادامه مطلب ...

طبق نظریه شرطی شدن عامل ، ارگانیسم یاد می‌گیرد که رفتار تقویت شده را تکرار کند. اولین پاسخهای درست با کوشش و خطایی تصادفی یا با راهنمایی فیزیکی یا کلامی حاصل می‌شود. رفتارهای تقویت شده ، با فراوانی بیشتر ظاهر می‌شوند. مثلا کودک می‌آموزد که کتک زدن خواهر یا برادر سرزنش والدین را به دنبال دارد.

شرطي شدن عامل : اسكينر با توجه به دو نوع پاسخ يا رفتار ( رفتار منعكس و رفتار عامل ) به 2 نوع شرطي كردن معتقد شد : يكي شرطي شدن رفتار منعكس كه در آن تقويت با محرك متنا سب است و محرك شرطي با محرك طبيعي همراه است .
نوع ديگر شرطي شدن كه اسكينر آن را " شرطي شدن عامل " يا "شرطي شدن وسيله اي " يا "ابزاري " ناميد . در اين نوع شرطي شدن حيوان ياد مي گيرد كه با ايجاد تغييري در محيط به پاداش يا " تقويت " برسد و در واقع رفتار آموخته او ابزار يا وسيله اي براي رسيدن به هدف مي شود .


ادامه مطلب ...
پيوندها