نظریه های روان درمانی تاریخچه - چارچوب نظری - کاربرد درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید آخرین مطالب
نويسندگان شنبه 10 تير 1391برچسب:جمعي و فردي,صورتهاي آغازين يا صور مثالي,اختلاف يونگ و فرويد,لورن آسيلي,Loren Eisely,شيوة توارث الگوهاي باستاني,, :: 9:27 :: نويسنده : نصرت نوجوان
اگر ناخودآگاه را به دو بخش جمعي و فردي تقسيم كنيم، قسمت اندكي از آن فردي است و بخش عمدهی آن را ناخودآگاه جمعي تشكيل ميدهد. اين بخش از روح آدمي از نظر يونگ جايگاه صورتهاي آغازين يا صور مثالي هستند. اين صور در ناخودآگاه به صورت دستنخورده باقيمانده و منتظر شرايط جلوهگرشدن خود ميباشند. اعتقاد به ناخودآگاه جمعي يكي از فصول مهم اختلاف يونگ و فرويد است. به نظر يونگ ضمير ناخودآگاه فردي جايگاه خاطرات فرد تا قديميترين مضامين دوران كودكي است و لاية جمعي ناخودآگاه شامل خاطرات اجدادي پيش از تولد كودك است. لورن آسيلي (Loren Eisely) معتقد است كه: «مغز انسان حاوي فسيل خاطرات ديرين اوست؛ همانگونه كه لايههاي زمين حاوي فسيل گربههاي تيز دندان و هيولاهاي شاخدار است.» تكامل دانش ژنتيك مولكولي و نوروساينس در زمان يونگ به پيشرفتهاي بسياري دست يافت. هرچند كه يونگ مستقيماً نتوانست از اين علوم براي تدوين شكل و محتواي ناخودآگاه جمعي خود چندان بهرهاي برد، اما مك لين و ويلسون در اين مورد دست به تحقيقات عمدهاي زدند. مك لين محل ناخودآگاه جمعي و ويلسون، شيوة توارث الگوهاي باستاني را شرح داد كه بيان آن موضوعات در اين مختصر نميگنجد. همينقدر قابل ذكر است كه نظريات لامارك، داروين و علم ژنتيك و ...، هركدام آغازي براي پژوهشهاي علمي روانشناسان اجتماعي يا اكولوژيستهاي رفتاري شدند، كه ثمرة آن را ميتوان براي اثبات آراء يونگ در بحث ناخودآگاه جمعي نيز بكار برد. گمان بر اين است كه ما در همه زندگي، مختارانه و با ميل شخصي خود عمل مينماييم و اگر گاهي ناچار به شرايط زمانه تن ميدهيم، اين شرايط را خودآگاهانه و با تعقل و تدبر ميپذيريم، اما در واقع ما گاهي سياهيلشگرهايي بيش نيستيم. مواردي وجود دارند كه ما اطلاع چنداني از آنان نداريم، اما روي دادهاند و تأثير خود را در ناخودآگاه ما باقي گذاشتهاند.
ادامه مطلب ... شنبه 10 تير 1391برچسب:خوآگاه,ناخوآگاه,صورتك ,اگزيستانسياليستهايي, پل تيليش ,سارتر ,, :: 9:21 :: نويسنده : نصرت نوجوان
خودآگاه در نسبت با ناخودآگاه بخش كوچكي از كليت روان را شامل ميشود كه اين بخش كوچك نيز منش و روند كلي حركت خود را از ناخودآگاه دريافت ميكند. يونگ كوچكي خودآگاه را با مثالي اينگونه شرح ميكند: «دوست داريم ناخودآگاه را كوچكتر از خودآگاه بدانيم، مثل آت و آشغالي كه در گوشهاي افتاده است. اما رؤيا تصوير كاملاً متفاوتي را نشان ميدهد. پسرك خودآگاه در برابر عظمت اقيانوس هيچ است.» مفهوم خودآگاه با مفهوم خود در آثار يونگ تفاوتهاي اساسي و عمده دارد. شايد بتوان گفت كه خودآگاه و ناخودآگاه هر دو زيرمجموعهاي از گسترة بزرگ روان يعني خود است. خود براي خودآگاه مربي و آموزگار و راهنمايي دروني محسوب ميشود. اما بايد دانست كه خودآگاه مربي و آموزگار ديگري نيز دارد كه همان جهان يا اجتماع پيرامون انسان محسوب ميشود. قسمتي از خودآگاه كه وظيفة سخنگفتن با جهان پيرامون را دارد، از نظر يونگ صورتك خوانده ميشود كه در واقع چهرهاي است كه فرد به جامعه نشان ميدهد و حتي ميشود گفت تا حدودي كاذب و ساختگي است و گاه توجه بيشازاندازه و باور بياندازة آن سبب اختلال رواني ميشود. بايد اين نكته را دانست كه در روند تحصيل تماميت، خودآگاه بازيگري كمنقشتري است. البته رشد رواني تنها فرايندي غيرارادي و طبيعي نيست و "من" ارادي جزئي از روان آدمي است. از نظر يونگ اگزيستانسياليستهايي كه كوشيدهاند نقش عمدهاي به من (خودآگاه) آدمي دهند، تنها به بيان خيالپردازيهاي آن بسندهكرده و در آستانة دروازة شهر عظيم ناخودآگاه حيران ماندهاند. چنانكه بهطور مثال پل تيليش معتقد است كه آدمي فقط در لحظة تصميم واقعاً انسان است و يا اينكه سارتر ميگويد كه حتي در خودفريبي، ميداند كه خود اوست كه خويشتن را ميفريبد. يونگ درواقع بدون نفي خودآگاهي با اهميت بيشازاندازهدادن به خودآگاه نيز مخالف است. به همين دليل يونگ همچون فرويد بيشترين بخش از آراء خود را به مفاهيم مربوط به ناخودآگاه اختصاص ميدهد. منبع: یونگ (مکتب زوریخ) شنبه 10 تير 1391برچسب:اریک برن,روانکاوی, اتوفنیکل, اریک اریکسون,تحلیل تبادلی,, :: 9:2 :: نويسنده : نصرت نوجوان
زمانی که اریک برن (1970 – 1910) تصمیم گرفت به درمانجویان خود، و به معلمانش گوش کند، به طور تصادفی به پدیده ارتباط مردم به صورت والد، کودک و بالغ، دست یافت. او مدت ده سال به اجرای روانکاوی مشغول بود و یاد گرفته بود هر چیزی را که درمانجویان میگفتند، به زبان نظری که از معلمانش آموخته بود برگرداند، بنابراین وقتی که درمانجویی به او گفت، "احساس میکنم انگار پسربچهای در درون دارم" ، برن، طبق معمول این پسربچه را به تقلید از اتوفنیکل بصورت آلت مردی درونفکنی شده تعبیر کرد. اما به جای اینکه از خودش بپرسد «اتوفینکل در این مورد چه خواهد گفت؟» از درمانچو پرسید، درباره آن چه فکری میکند. مشخص شد که درمانجو دقیقاً مثل یک پسر بچه احساس میکرده است و همین احساس، مهمترین واقعیت بالینی در تعیین روند زندگی او بود. وقتی که درمان پیش رفت، برن در زمان مناسب پرسید، «کدام جزء او حرف میزند، پسربچه یا مرد عاقل و بالغ؟ در همان لحظه، با پرسیدن این سؤال، تحلیل تبادلی متولد شد. در واقع، برن مدتها بود که از روان کاوری سنتی دور شده بود. او در سال 1935 دکترای خود را از دانشگاه ملگیل گرفت و از سال 1936 تا 1941 در دانشگاه ییل، دوره رزیدنسی روانپزشکی را به اتمام رساند. او بلافاصله کارآموزی روانکاوی را در نیویورک آغاز کرد، ولی کارآموزی او به خاطر خدمت سربازی از 1943 تا 1946 قطع شد. او در مدت خدمت سربازی، کار با گروهها را آغاز کرد و از امکانات گروهدرمانی به وجد آمد، به همین دلیل از الگوی رسمی یک – به یک روانکاوی سنتی فاصله گرفت.
او بعد از جنگ، در شهر کارمل، کالیفرنیا اقامت گزید و مطالعات روانکاوی خود را در سانفرانسیسکو تحت سرپرستی اریک اریکسون از سرگرفت. هنگامی که در سال 1956 برای عضویت در مؤسسه روانکاوی اقدام کرد. به دلیل اینکه به روانکاوی نپرداخته است، او را نپذیرفتند. برن به راحتی این ملامت را پذیرفت و در سال 1957 از روانکاوی کنار کشید و اولین مقاله خود را درباره تحلیل تبادلی (TA) ارائه داد
ادامه مطلب ... موضوعات
پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
|
|||
|