نظریه های روان درمانی
تاریخچه - چارچوب نظری - کاربرد

هانا سیگل

زندگینامه مختصر هانا سیگل- روانکاو شهیر بریتانیایی هانا سیگل را یکی از پر آوازه ترن کسانی می دانند که در روانکاوی معاصر ادامه دهنده و تکمیل کننده کار کلاین است. او در کنار روزنفلد، بایون و اسکات از پیشگامان تحلیل اسکیزوفرنی در دهه های 40 و 50 هستند. او از معدود روانکاوانی بود که به عنوان فعال اجتماعی به شمار می آیند سیگل در دهه 80 رهبری گروهی از روانکاوان معترض BPS (جامعه روانکاوی بریتانیا) را نسبت به جنگ هسته ای به عهده داشت که آن را دیوانگی مطلق می دانستند. مقاله معروف او سکوت جنایت واقعی است(1987) در همین مورد است.
 
او در لهستان بزرگ شد. مادرش زنی پر انرژی و مهربان بود. در 12 سالگی به دلیل پاره ای مشکلات به ژنو رفتند. پدرش ویراستار یک مجله شد. هانا برای ادامه تحصیل در طب به ورشو برگشت. این در حالی بود که علاقه ی خاصی به جامعه شناسی داشت.


ادامه مطلب ...

نظریه ی شناختی اجتماعی آلبرت بندورا

مختصری از زندگینامه آلبرت باندورا
 



زندگی نامه آلبرت بندورا: درک چگونگی آموختن رفتارهای تازه، یکی از جذاب‌ترین و در عین حال ریشه‌ای‌ترین زمینه‌های تحقیق در روان‌شناسی بوده است که پیشینه نظریه‌پردازی درباره آن به قرن‌ها پیش باز می‌گردد. چگونه یاد می‌گیریم که با دیگران رفتار کنیم؟ قوانین و ارزش‌های اجتماعی چگونه در انسان نهادینه می‌شوند؟ و رفتارهای جدید چگونه شکل می‌گیرند؟


آلبرت بندورا، چهارمین روان‌شناس تأثیرگذار در تاریخ این علم خوانده شده است.
آلبرت بندورا با نظریه «یادگیری اجتماعی» (Social Learning) خود به پرسش‌هایی کلیدی در روان‌شناسی پاسخ گفت که اکنون پس از چند دهه به یکی از پایه‌های روان‌شناسی نوین بدل شده است.
به دلیل همین تحقیقات و نظریات برجسته، وی به عنوان برنده جایزه روان‌شناسی گراومیر که هر سال به یکی از روان‌شناسان برجسته تعلق می‌گیرد، اعلام شد.

.

ادامه مطلب ...

آبراهام مزلو

آبراهام هرولد مزلو (1 آوریل 1908، 8 ژوئن 1970) یک روان شناس آمریکایی بود. او برای مفهوم پردازی اش از "سلسله مراتب نیازهای انسان" مطرح، و پدر روان شناسی انسان گرا به شمرده شده است .
 
 زندگی نامه
 مزلو، بزرگ ترین کودک [خانواده ای] هفت فرزندی، در بروکلین [نیویورک] دیده به جهان گشود و پا گرفت. والدینش مهاجران یهودی دانش نیاموخته ای از روسیه بودند. او کند ولی منظم بود، و دوران کودکی اش را دوران تنهایی و بدبختی به یاد سپرد، چون، همان گونه که گفت: "من پسر یهودی کوچکی در میان همسایگانی غیریهودی بودم. قدری به نام نویسی سیاه پوستی کلاس اولی در مدرسه ی سفید پوست ها شبیه بود. من منزوی و بدبخت بودم. من در کتاب خانه ها و در میان کتاب ها، بدون هیچ دوستی بزرگ شدم".

 



ادامه مطلب ...

فروید، خشونت و مالکیت

فروید را به عنوان روانکاوی می‌شناسیم که سیطره اندیشه‌اش، به‌رغم مخالفت‌هایی که با تئوری‌های او شده، بر سیر تفکر مدرن انکار‌ناپذیر است. اما آیا فروید صرفا یک روانکاو بود؟ بله! ولی روانکاوی که می‌توانست از اعصاب و روان بدن انسان فراتر رود و اعصاب و روان جامعه را نیز بکاود و تحلیل کند. او به‌ویژه در کتاب‌های آسیب‌شناسی روانی زندگی روزمره و نیز ناخوشایندی‌های فرهنگ، نشان داده است که دنیای اندیشه او محصور در اجسام انسان‌ها نیست بلکه او دغدغه‌های دیگری نیز دارد که می‌تواند در مقام همان دکتر فروید روانکاو، به آنها بپردازد و بگذرد. در این یادداشت‌ کوتاه، بر آنم تا به یکی از این موارد اشاره کنم. در ناخوشایندی‌های فرهنگ، فروید به تحلیل روانشناختی دیدگاه کمونیست‌ها مبنی‌بر لغو مالکیت خصوصی می‌پردازد.
همان‌طور که می‌دانید، بنابر پیش‌فرض آزمون‌نشده کمونیست‌ها، مالکیت خصوصی منشا شر و پلیدی و بدرفتاری‌های انسان و زورگویی او است و چنانچه بشر بتواند از چنگال این عامل ویرانگر نجات یابد، زندگی او رو به اوج خواهد گرفت و در ساحل امن و صلح و مهربانی لنگر خواهد انداخت. از دیدگاه آنان، اگر مالکیت خصوصی ملغی شده و همه کالاها و املاک به اشتراک گذاشته شوند، بدخواهی و پلیدی از میان مردم برخواهد بست. زیرا در جامعه موعود کمونیست‌ها، همه نیازها برطرف شده و دیگر دلیلی وجود نخواهد داشت که فرد، دیگری را دشمن خود بینگارد و با او به ستیز برخیزد.


ادامه مطلب ...

نظريه‌ي يادگيري اكتشافي (برونر)

وي انسان را موجودي انديشه‌ور ، آفريننده و دانش‌پژوه مي‌شناسد . روش او در مسايل يادگيري گزينشي يا التقاطي است . او مي‌خواهد بداند مردم با اطلاعات و معلومات خود چه مي‌كنند و چگونه از معلومات نظري و مجرد پا فراتر مي‌گذارند و به بينش كلي يا ادراكي كه به آنان شايستگي مي‌دهد دست مي‌يابند .
او از آزمايش‌هاي خود چنين دريافت كه يادگيرندگان همواره پاسخ‌هاي خاصي را با محرك‌هاي معيني ارتباط نمي‌دهند . يادگيري از نظر او مبتني بر هدف‌جويي است .به عقيده‌ي او تنها سايق‌هاي حيواني فرد را وادار به فعاليت نمي‌كنند بلكه نيازهاي نخستين ديگر مانند كنجكاوي ، علاقه و ادراك او را وادار مي‌كند .برونر ، با انتقاد از روانشناسان به ويژه رفتارگرايان تصريح مي‌كند كه به جاي توضيح و تشريح يادگيري به گونه‌اي ماشين‌وار ، بهتر است بدانيم كه كودك نخست راه‌هاي ساده نيل به هدف را مي‌آموزد ، آن‌گاه به كسب اطلاعاتي كه با هدف‌هايش ارتباط دارند ، مي‌پردازد ، سرانجام معلومات سازمان‌يافته و با هدف را تعميم مي‌دهد و به صورت معرفت كلي براي انجام منظورهاي خود به كار مي‌برد .در واقع فرد به ياري ساخت نمونه‌ها ، نه تنها اطلاعاتي به دست مي‌آورد بلكه پيشگويي مي‌كند و به طبقه‌بندي هم مي‌پردازد . روی ادامه مطلب کلیک کنید...


ادامه مطلب ...

روانشناسي انسان‌گرايي باتوجه به فلسفه‌ي وجودگرايي به پژوهش‌هاي فراواني دست زد و در مقام مخالفت با رفتارگرايي بر آمد . مفاهيم مربوط به شكوفايي(ACUALIZATION) بلوكه هاي اساسي رويكرد انسان گرايي راجرز را مي سازند.به طور كلي مي توان گفت كه شكوفا ئي يك پديده بيولوژيكي در ارگانيسم است كه گرايش فعال در جهت شكوفا ساختن خود است. از نظر راجرز شكوفايي دو گونه است: گرايش شكوفا سازي كليGeneral Actualizing Tenedencyكه در تمامي موجودات زنده وجود دارد ويگ گرايش ذاتي در ارگانيسم براي رشد تمامي توانائيهايش به طوري كه در خدمت حفظ و يا ارتقاء ارگانيسم باشد.

 

ظهور روان شناسی انسان گرایی
همانند دیگر جنبشها در روانشناسی نوین به نظر می‌رسد که روح زمان موجب می‌شود که اندیشه‌های پیشایند به یک جنبش واقعی تبدیل شود. روانشناسی انسان گرایی ظاهرا بازتابی از ندای ناآرامی و نارضایتی جوانان سالهای دهه 1960 علیه جنبشهای ماشین گرایی و ماده گرایی فرهنگ معاصر غرب بود. جنبش روانشناسی انسان گرایی به وسیله تاسیس مجله روان شناسی انسان گرایی ، در سال 1961 ، انجمن روان شناسی انسان گرایی امریکا در سال 1962 و شعبه روانشناسی انسان گرایی انجمن روان شناسی امریکا در سال 1971 قوام یافت، اما برخلاف تمامی سمبلها و خصائص یک مکتب فکری ، روانشناسی انسان گرا عمدا یک مکتب نشد. این قضاوت خود روانشناسان انسان گراست که با گذشت سه دهه از آغاز جنبش در گردهمایی سال 1985 که برای بحث درباره ماهیت این رشته تشکیل شده بود، بیان داشتند.


ادامه مطلب ...

اساس نظريه شناختي را قانون تعادل رواني تشکيل مي دهد. بنابراين هر انساني در تلاش است تا کل وجود او از نظامي متعادل وپايدار برخوردار باشد. ولي يادگيري يعني مواجه شدن با آنچه تا به حال ناشناخته بوده است تعادل فرد رابهم زده زمينه ايجاد تعادلي جديد را در او فراهم مي کند.پس در نظريه شناختي يادگيري فرايندي است که باعث فروپاشيدگي تعادل فعلي فرد مي شود واو ميکوشد تابه يک تعادل رواني تازه دست پيدا کند.(سعادت،183:1383)

گشتالت : وضع و شكل يا هيأت كل ، تصوير كلي سازمان‌يافته و شناخته شده .
فرد مي‌كوشد موجودات مادي را به صورت و هيأت كل درك كند ، يا به آن‌ها معنا و مفهومي سازمان‌يافته بدهد و در آن وحدتي به وجود آورد .
 در روانشناسي گشتالت ؛ پي بردن به ادراكِ ارتباط است كه موجب رفتارِ معنادار مي‌شود .


ادامه مطلب ...

توجه روانکاوی به ادبیات و هنر و سپس به نقد هنری به رغم مباحث بسیاری که به ویژه نظریه ها و برداشت های فروید و شاگردانش ایجاد کرد و مناقشات طولانی را دامن زد، تحول عمیقی را نیز در پی داشت که عرصه نقد را به کلی دگرگون کرد. این ارتباط میان روانکاوی و هنر از اصلی ترین جریانات نقد هنری و ادبی در طول یک سده اخیر محسوب می گردد

نقد روانشناسی تقریباً همزاد خود روانشناسی است. زیرا از همان آغاز فروید در فعالیت های خود بخشی را به بررسی ادبیات و هنر اختصاص داد. بنابراین مطالعات ادبی و هنری و روانشناسی عمری بیش از یک صد سال دارد. فروید با برگرفتن برخی از مضامین و اسطوره های ادبی همچون اودیپ، کوشید تا نظریات انتقادی خود همچون عقده اودیپ را مطرح کند. بنابراین، او منابع ادبی و هنری را سرچشمه هایی برای شناسایی و پرداختن به روانشناسی خود می پنداشت. به بیان دیگر، ادبیات و هنر نیز در رشد و توسعه روانشناسی و روانکاوی نقش عمده ای ایفا می کنند. به همین دلیل است که در دوره تکوین روانشناسی و روانکاوی تا این حد ادبیات و هنر حضور دارند. در نتیجه نمی توان نقش ادبیات را در کشف بزرگ ضمیر ناخودآگاه نادیده انگاشت. البته دامنه مطالعات روانشناسی فقط به ادبیات و هنر محدود نمی شود، همانگونه که نقد ادبی و هنری نیز به مطالعات و نقد روانشناسی محدود نمی گردد، اما تعامل این دو با یکدیگر تاثیری عمیق و غیر قابل انکاری بر هم داشته است. چنانکه نقشی که روانشناسی در نگرش به انسان و فرهنگ و نقد آنها داشته است، در تحول از نقد سنتی و سپس پوزیتیویستی به نقد نو، غیرقابل انکار بوده است.



ادامه مطلب ...

يادگيري اساس رفتار افراد را تشكيل مي‌دهد از طريق يادگيري فرد با محيط آشنا مي‌شود، چگونگي بروز عواطف را مي‌آموزد و عقلانيت خويش را توسعه مي‌بخشد. توجه به «اصول يادگيري» در فعاليت‌هاي تربيتي شرط اساسي موفقيت استادان است.

 
يادگيري معنادار كلامي (آزوبل)منظور از يادگيري معنادار كلامي اين است كه محركي يا مفهومي در ساخت شناختي يادگيرنده داراي سابقه باشد ، اما اگر مفهوم يا انديشه‌اي لفظ به لفظ آموخته شود و داراي سابقه ذهني نباشد آن را يادگيري طوطي‌وار مي‌نامند .براي اين‌كه درس معلم موفقيت‌آميز باشد ، بايد به ساخت شناختي يادگيرندگان پي برد ، براي انجام اين منظور بايد به وسيله‌ي آزمون‌هاي معلوماتي و سوابق تحصيلي (تشخيصي) حدود معلومات دانش‌آموزان را قبلاً تعيين نمود و پس از آن بايد قبل از آغاز درس جديد از پيش سازمان‌دهنده بهره گيرد (براي ارتباط دادن مواد درسي جديد با معلومات گذشته) كه اين هرچه كلي‌تر ، گوياتر و پرمعناتر باشد ، به درك و يادگيري شاگردان ياري بيشتري مي‌رساند .آزوبل همچنين معتقد است كه عوامل انگيزشي و نگرشي به طور مستقيم در پيشرفت يادگيري دريافتي و حفظ و نگهداري مطالب مؤثر است لكن در فرآيند يادگيري دخالتي ندارند فقط با بالابردن ميزان توجه ، كوشش و آمادگي ، موجب تسريع و تسهيل يادگيري مي‌شوند.


ادامه مطلب ...

قدیمی‌ترین فرمول‌بندی نظریه اسناد را می‌توان در کارهای فریتس هایدر که به عنوان پدر اسناد از او نام برده می‌شود مشاهده کرد. هایدر در سال 1958 کتاب "روان‌شناسی روابط میان‌فردی" را منتشر کرد و نخستین گام را در پاسخ به این سوال که مردم برای درک علل رفتار خود و دیگران چه تبیین‌هایی به کار می‌برند، برداشت. از نظر هایدر همه مردم در زندگی روزمره مانند دانشمندان عمل می‌کنند و برای درک افراد پیرامون خود یا به عبارت دیگر محیط اجتماعی خویش از همان اصول علی و منطقی استفاده می‌کنند که دانشمندان برای فهم دنیای فیزیکی به کار می‌گیرند. افراد رفتارهای دیگران را مشاهده، تحلیل و تبیین می‌کنند. این تبیین‌ها اسناد نامیده می‌شوند.

هایدر برای توصیف چگونگی استفاده از علیت در اسنادهای روزمره، از منطق استفاده می‌کند. اگرچه برای رویدادهای مختلف تبیین‌های فراوانی وجود دارد اما می‌توان آن‌ها را به دو دسته اساسی تقسیم کرد:
1-       اسناد شخصی یا درونی
2-      اسناد موقعیتی یا بیرونی.
ما در پیش‌بینی رفتار دیگران ابتدا می‌کوشیم میان تاثیرات محیطی و تاثیرات درونی تمایز بگذاریم. طبق گفته هایدر، بیشتر مردم برای درک رفتار دیگران یکی از تبیین‌های زیر را به کار می‌گیرند:


ادامه مطلب ...
پيوندها