تحلیل فمینیستی خانم سی.
نظریه های روان درمانی
تاریخچه - چارچوب نظری - کاربرد
یک شنبه 22 آبان 1390برچسب:تحلیل فیمینستی, :: 9:17 :: نويسنده : نصرت نوجوان

در این قرن با زنهایی مانند خانم سی. عمدتاً خارج از بافت برخورد شده است – نه بافت زناشویی و خانوادگی – بلکه بافت اجتماعی گسترده تری که نقشهایی را برای زنان و مقرراتی را برای رفتار زنانه وضع کرده است .
آسیب روانی ، یک مشکل فردی انگاشته شده و کسی اهمیتی نمی دهد که زنان قربانیان جامعه خشک و محدود کننده هستند .
به عنوان مثال، سرد مزاجی خانم سی. را در نظر بگیرید . چند نفر مرد تاکنون سرد مزاج تشخیص داده شده اند ؟ آیا علت این است که زنان از لحاظ جنسی ضعیف تر هستند؟ یا به خاطر آن است که زنان در طول تاریخ ، از لحاظ جنسی مظلوم تر بوده اند ؟ پدر خانم سی. را در نظر بگیرید که بعد از یک قرار ملاقات ، منتظر او می ماند تا از او بخواهد خود را به خاطر ارتکاب جرم سرزنش کند . او حتی به خود جرأت می دهد دخترش را تعقیب کند، انگار دختر برده ای است که پدر حق دارد او را کنترل کند. آیا یک پدر جرأت می کند این کار را در مورد پسرش انجام دهد ؟
با وجود پدری که تا این حد در مورد رفتار قرار ملاقات دختر نوجوانش اشتغال ذهنی دارد، باید به احتمال اقدام زنای با محارم هم فکر کنیم . در این قرن ، تصور می شد که زنای محارم حاصل خیالپردازی کودکی است تا اینکه ، بالاخره فمینست ها از واقعیت مخوفی پرده برداشتند . معلوم شد که میلیونها کودک ، به ویژه دختران ، قربانی بهره کشی جنسی بوده اند . روان درمانی قطعاً باید این احتمال را کاوش کند که خانم سی. مانند بسیاری از درمانجویان زن ، نشانه ها را برای پوشانیدن خاطرات آسیب زا به کار می برد. اشتغال ذهنی او به تمیزی ، شاید به تجربه های اولیه وی مربوط باشد که طی آن ، او را وادار کردند احساس کند کثیف و بد است .
البته اشتغال ذهنی خانم سی. به تمیز کردن خانه برای از بین بردن میکروبها وکرمکها این پندار قالبی را نشان می دهد که کار زن هرگز تمامی ندارد. آیا مردان هرگز در رابطه با خانه داری وسواس داشته اند؟ مردان ، غالباً از خانه داری متنفر هستند ولی به ندرت وسواس دارند. چه موقعی وسواس های خانم سی. از کنترل خارج شد؟ زمانی که دخترا و به کرمک مبتلا شد و دکتر به او دستور داد همه لباسها را بجوشاند – این کار از خانه داری، فرزند پروری ، آنفولانزا و حاملگی او مهمتر بود .
اغلب افراد هنوز نمی فهمند که فقط چند فرهنگ در دنیا وجود دارد که به فرد اجازه می دهد برای مدت بیش از پنج یا شش ساعت ، صرفاً مسئولیت مراقبت از فرزندان را داشته باشد. این کار از لحاظ عاطفی بسیار فرساینده است . تعجب آور نیست که خانم سی. از توان افتاد . او اصرار داشت که در این نظام اجتماعی کژکار ، به نحو کارآمدی عمل کند.
آیا او هیچ گاه آسایش داشته است؟ یک بچه پس از دیگری از A تا F . چه کسی در این کار شکست نمی خورد؟ آیا او با داشتن این همه بچه ، وظایف کاتولیکی خود را انجام می داد؟ وقتی موقع آمیزش جنسی می رسید آیا او تکلیف همسری خود را انجام می داد ؟ خانم سی. اصلاً چه موقعی آزاد بود؟ نه زمانی که بچه بود ؛ نه هنگامی که نوجوان تازه شکفته ای شد؛ نه زمانی که مادر جوانی بود؛ و نه وقتی که همسر جا افتاده ای شد. شاید او فقط در خلوت حمام فرصت داشت تا از توقعات دیگران و کنترل آنها آزاد باشد . اما لذتی که او از نوازش آب گرم بر بدنش احساس می کرد، چندان دوام نیاورد و تشریفات خشک و محدود کننده وسواسی او ، این لذت را نیز مثل نقشی که او به عنوان دختر ، مادر، و همسر ایفا می کرد، به کنترل خود  درآوردند.
خانم سی. به درمانگر دیگری که به او بگوید چه اشکالی در او هست ، نیازی ندارد. او واقعاً به مرد دیگری نیاز ندارد که به او بگوید ، چه بکند. او به آزادی درمان فمینیست نیاز دارد که آگاهی او را درمورد کنترل سرکوبگرانه بالا ببرد . او چه وقت آزاد بوده است که زنی باشد خارج از محدوده این نقشهای کلیشه ای زنانه .
خانم سی. نیازی ندارد به او بگویند چه بکند . او نیازمند آن است که یک درمانگر فمینیست ، به او اختیار دهد تا آنچه می خواهد انجام دهد . او به تدریج ، به قدرت خود پی خواهد برد و به زبان خودش حرف خواهد زد.
او پی خواهد برد که چگونه می تواند از طریق توانمندی شخصی و نه ضعف اجتماعی ، کنترل زندگی خود را به دست گیرد. مثلاً او از خانه داری خیلی خسته شده است ، می تواند تصمیم بگیرد که بگوید نه . اگر او از کنترل شدن توسط مردان – پدر ، شوهر ، درمانگر قبلی ، یا پزشک خود – عصبانی است ، می تواند به جای کنترل کردن خود از طریق وسواسها ، روابط خود را بازسازی کند . خانم سی. مثل بسیاری از زنان دیگر ، نیاز دارد زندگی خود را از طریق توانمندیهای نهفته ، نه ضعف های اکتسابی ، کنترل کند . گروه زنان مساوات طلب یا گروه جرأت آموزی ، علاوه بر درمان فردی هم هشیاری و هم مهارتهای او را تقویت خواهند کرد.
 

منبع: نظریه های روان درمانی


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





پيوندها